شرایط عمل حروف شبیه به لیسشرایط عمل حروف شبیه به "لیس" از مجموعه مباحث حروف شبیه به "لیس" است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد؛ از اینرو به خوانندهی محترم توصیه میشود جهت فهم مطالب این نوشتار و شناخت جایگاه و اهمیت عنوان آن، به مدخل حروف شبیه به "لیس" و مطالب مذکور در آن مراجعه کند. این مجموعه، شرایط عمل حروف شبیه به "لیس" را در دو بخش "شرایط عمومی" و "شرایط اختصاصی" بیان کرده و در ضمن بیان شرایط اختصاصی به نکاتی پیرامون هر یک از حروف شبیه به "لیس" میپردازد. ۱ - اقسام شرایط عملعالمان نحو در عمل کردن حروف شبیه به "لیس" شرایطی را ذکر کردهاند؛ این شرایط بر دو گونهاند. ۱.۱ - شرایط عمومیاین شرایط که عمومی بوده و در عمل هر یک از حروف شبیه به "لیس" شرط هستند، عبارتند از: ۱. نقض نشدن نفی خبر این حروف به "الّا" (یا به "لکن" و "بل".) ؛ از اینرو "ما" در مثال «ما المجتهدُ الّا ناجحٌ» عامل نبوده و "المجتهدُ" بنا بر مبتدا و "ناجحٌ" بنا بر خبر مرفوع شدهاند. ۲. عدم تکرار این حروف؛ (البته در صورتی که حرف دوم بر نفی جدید دلالت داشته و تاکید حرف اول نباشد.) از اینرو "لا" در مثال «لا لا مسرعٌ سبّاقٌ» به جهت تکرار، عامل نبوده و "مسرع" بنا بر مبتدا و "سبّاق" بنا بر خبر مرفوع شدهاند. ۳. عدم تقدّم خبر بر اسم؛ از اینرو "ان" در مثال «انْ رخیصٌ الذهبُ» عامل نبوده و "رخیصٌ" بنا بر خبر مقدّم و "الذهب" بنا بر مبتدای مؤخّر مرفوع است. در صورتی که خبر، شبه جمله بوده و بر اسم مقدم شود، عمل این حروف و عدم آن جایز است. مانند: «ما للسّرورِ دوامٌ»؛ در این مثال خبر (للسّرور)، شبه جمله و بر اسم (دوام) مقدم شده است از اینرو عمل کردن "ما" جایز است. در صورت عمل کردن "ما"، "للسرور" در محلّ نصب و خبر "ما" بوده و در صورت عمل نکردن آن، در محلّ رفع و خبر مقدم برای مبتدا (دوام) خواهد بود. ۴. عدم تقدّم معمول خبر بر اسم؛ از اینرو عمل "ما" در مثال «ما الاحمقَ العاقلُ مصاحبٌ» صحیح نیست؛ زیرا در این مثال "مصاحب" خبر و معمول آن (الاحمق) بر اسم (العاقل) مقدم شده است. در صورتی که معمول خبر، شبه جمله بوده و بر اسم مقدّم شود، عمل این حروف و عدم آن جایز است. مانند: «ما فی الشرِّ انت راغب»؛ در این مثال "راغب"، خبر و معمول آن (فی الشرّ) شبه جمله و بر اسم (انت) مقدم شده است؛ از اینرو عمل کردن "ما" جایز است. در صورت عمل کردن "ما"، "راغب" بنا بر خبر آن منصوب بوده و در صورت عمل نکردن آن، "راغب" به عنوان خبر مبتدا، مرفوع است. ۱.۲ - شرایط اختصاصیحروف شبیه به "لیس" به جز حرف "انْ"، برای عمل کردن علاوه بر شرایط عمومی یاد شده، شرایط اختصاصی نیز دارند که در ادامه ضمن بررسی شرایط اختصاصی عمل هر یک از این حروف، به نکاتی پیرامون آن حرف اشاره میشود. ۱.۲.۱ - مای شبیه به لیسشرط اختصاصی "ما"ی شبیه به "لیس"، عدم وقوع "انْ" زائده بعد از آن است؛ از اینرو "ما" در مثال «ما ان الحقُّ مغلوبٌ» عامل نبوده و "الحقّ" به عنوان مبتدا و "مغلوب" به عنوان خبر مرفوع شدهاند. "ما" در مثال «ما الشجاعُ خوّافاً» شرایط عمومی و اختصاصی عمل را داراست از اینرو اسم آن (الشجاعُ) مرفوع و خبر آن (خوّافاً) منصوب است. در خصوص "ما"ی شبیه به "لیس"، نکات ذیل قابل توجه است. الف. اهل حجاز "ما"ی شبیه به "لیس" را عامل میدانند از اینرو از آن به "ما"ی حجازیه تعبیر شده است. [۷]
ابن هشام انصاری، عبدالله بن یوسف، اوضح المسالک الی الفیة ابن مالک و معه مصباح السالک الی اوضح المسالک تالیف برکات یوسف، ج۱، ص۲۶۵، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۸ ه ق، بیچا.
ب. همراه شدن خبر "ما" به "باء" زائده جایز است. [۸]
سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، البهجة المرضیة فی شرح الالفیة، ج۱، ص۱۰۷، قم، اسماعیلیان، ۱۳۸۶، چاپ هجدهم.
مانند: «وَ مَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون؛ و خداوند از اعمال شما غافل نیست.» "ما"ی اول در این آیهی شریفه، "ما"ی شبه به "لیس" بوده که خبر آن (بغافلٍ) در لفظ مجرور به "باء" زائده و در محل نصب است.۱.۲.۲ - لای شبیه به لیسشرط اختصاصی "لا"ی شبیه به "لیس" نکره بودن اسم و خبر آن است؛ [۱۰]
ابن هشام انصاری، عبدالله بن یوسف، اوضح المسالک الی الفیة ابن مالک و معه مصباح السالک الی اوضح المسالک تالیف برکات یوسف، ج۱، ص۲۷۴، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۸ ه ق، بی چا.
از اینرو "لا" در آیهی شریفهی «لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لهَا اَن تُدْرِکَ الْقَمَر»، نه خورشید را سزاست که به ماه رسد.» به جهت معرفه بودن اسم پس از آن (الشمس) عمل نکرده است. [۱۲]
صافی، محمود بن عبدالرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج۲۳، ص۱۲، بیروت، دارالرشید مؤسسه الایمان، ۱۴۱۸ ه ق، چاپ چهارم.
"لا" در مثال «لا رجلٌ غائباً» شرایط عمومی و اختصاصی عمل را داراست از اینرو اسم آن (رجلٌ) مرفوع و خبر آن (غائباً) منصوب است. در خصوص "لا"ی شبیه به "لیس"، نکات ذیل قابل توجه است. الف. در نوع نفی به "لا"ی شبیه به "لیس"دو احتمال وجود دارد؛ یک احتمال، نفی جنس (نفی خبر از جمیع افراد اسم) است و احتمال دیگر با توجه به نوع اسم آن (مفرد، مثنی و یا جمع) بر سه گونه است: [۱۳]
حسن، عباس، النحو الوافی، ج۱، ص۵۴۴ -۵۴۵، قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴هـ ش، چاپ هشتم.
۱. نفی واحد (نفی خبر از فرد واحد) در نفی به "لا" در فرض مفرد بودن اسم آن، دو احتمال "نفی واحد" و "نفی جنس" وجود دارد؛ مانند: «لا طائرٌ موجوداً»؛ در این مثال احتمال دارد مقصود متکلم فقط نفی وجود یک پرنده (نفی واحد) باشد، اما وجود بیش از یک پرنده را نفی نکند و همچنین احتمال دارد مقصود وی این باشد که هیچ پرندهای وجود ندارد (نفی جنس). ۲. نفی مثنی (نفی خبر از مثنی) در نفی به "لا" در فرض مثنی بودن اسم آن، دو احتمال "نفی جنس" و "نفی مثنی" وجود دارد؛ مانند: «لا طائرانِ موجودَین»؛ در این مثال احتمال دارد مقصود متکلم فقط نفی وجود دو پرنده (نفی مثنی) باشد، اما وجود یک یا بیش از دو پرنده را نفی نکند و همچنین احتمال دارد مقصود وی این باشد که هیچ پرندهای وجود ندارد (نفی جنس). ۳. نفی جمع (نفی خبر از جمع) در نفی به "لا" در فرض جمع بودن اسم آن، دو احتمال "نفی جنس" و "نفی جمع" وجود دارد؛ مانند: «لاطیورٌ موجودةً»؛ در این مثال احتمال دارد مقصود متکلم فقط نفی بیش از دو پرنده (نفی جمع) باشد، اما وجود یک یا دو پرنده را نفی نکند و همچنین احتمال دارد مقصود وی این باشد که هیچ پرندهای وجود ندارد (نفی جنس). ب. عمل کردن "لا"ی شبیه به "لیس" کم است. [۱۴]
ابن هشام انصاری، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ج۱، ص۲۰۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۸ هـ ق، چاپ دوم.
ج. در صورت عمل کردن "لا"ی شبیه به "لیس"، خبر آن غالبا حذف میشود. [۱۵]
ابن هشام انصاری، عبدالله بن یوسف، مغنی اللبیب عن کتب الاعاریب، ج۱، ص۲۰۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۸ هـ ق، چاپ دوم.
مانند جایی که به شخص مریض گفته میشود: «لا باسٌ»؛ "لا" در این مثال "لا"ی شبیه به "لیس" بوده که خبر آن (علیک) محذوف و تقدیر عبارت "لا باسٌ علیک" بوده است.۱.۲.۳ - انْ شبیه به لیسحرف "انْ" برای عمل کردن شرط اختصاصی ندارد، از اینرو در عمل آن تنها تحقق شرایط عمومی یاد شده کافی است. به عنوان مثال حرف "ان" در عبارت «ان احدٌ خیراً مِنْ احدٍ الّا بالعقل و العمل» شرایط عمل را داراست؛ از اینرو اسم آن (احدٌ) مرفوع و خبر آن (خیراً) منصوب است. در خصوص "ان" شبیه به "لیس" نکات ذیل قابل توجه است: الف. به جهت کثرت همراهی خبر "ان" با الّا" و نقض شدن نفی خبر آن، در اکثر موارد "ان" شرط عمل (نقض نشدن نفی خبر به "الّا") را نداشته و عمل نمیکند. [۱۶]
شرتونی، رشید، مبادی العربیة، ج۴، ص۹۳، قسم النحو، تنقیح و اعداد حمید محمدی، قم، دارالعلم، ۱۴۲۷ هـ ق، چاپ بیست و پنچم.
[۱۷]
صفائی بوشهری، غلامعلی، بداءة النحو، ص۱۰۵، قم، مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۶هـ ش، چاپ دوم.
مانند: «اِنْ هَذَا اِلَّا مَلَکٌ کَرِیم؛ این یک فرشته بزرگوار است.» در این آیهی شریفه نفی خبر (ملک) توسط "الّا" نقض شده و "ان" عمل نکرده است؛ از اینرو "هَذَا" بنا بر مبتدا در محلّ رفع بوده و "ملک" بنا بر خبر در لفظ مرفوع شده است.ب.عمل کردن "ان" بر طبق گویش و زبان اهل "عالیه" است. («مراد از "عالیه" مناطق بالادست "نجد" تا سرزمین "تهامه" و پشت "مکه" و بالای آن است».) [۱۹]
ابن هشام انصاری، عبدالله بن یوسف، شرح شذور الذهب، قم، دار الهجرة، ۱۴۱۰ هـ ق، ص۱۹۹، پ ۲.
۱.۲.۴ - لات شبیه به لیسشرایط اختصاصی عمل "لات" عبارتند از: [۲۰]
حسن، عباس، النحو الوافی، ج۱، ص۵۴۸، قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴هـ ش، چاپ هشتم.
الف.دلالت اسم و خبر آن بر زمان. ب.محذوف بودن یکی از اسم یا خبر آن. ج.نکره بودن اسم یا خبر مذکور. "لات" در آیهی شریفهی «لات حینَ مناصٍ» ولی وقت نجات گذشته بود.» شرایط عمومی و اختصاصی عمل را داراست از اینرو اسم محذوف آن (الحینُ) مرفوع و خبر آن (حینَ) منصوب است. تقدیر عبارت " لات الحینُ حینَ مناصٍ" بوده است. در خصوص "لات" نکات ذیل قابل توجه است: ۱.از میان اسم یا خبر "لات"، غالبا اسم آن حذف میشود. [۲۳]
حسن، عباس، النحو الوافی، ج۱، ص۵۴۸، قم، ناصر خسرو، ۱۳۸۴هـ ش، چاپ هشتم.
۲.لفظ "لات" در اصل مرکب از "لا"ی نافیه و "تاء" مفید تانیث لفظی (و یا "تاء" مفید مبالغه در نفی.) [۲۴]
صفائی بوشهری، غلامعلی، بداءة النحو، ص۱۴۵، پ ۶، قم، مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۶هـ ش، چاپ دوم.
بوده که به جهت پرهیز از اجتماع دو حرف ساکن ("الف" و "تاء")، "تاء" مفتوح شده است.۲ - عناوین مرتبطحروف شبیه به لیس. ۳ - پانویس
۴ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «شرایط عمل حروف شبیه به "لیس"»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۱۳. |